The sound of holding on - almost a whisper
The sigh of broken hearts - a quiet cry
The rain upon your face
Brings gravity and grace
And softly you begin to breath again
I don't have all the answers to your sad prayers
But if I could I'd give you angel's wings
To go where hope is found
With strength to reach beyond
And carries like a song upon the wind
Please don't give up
Please don't you give up
Cuz I believe
Yes, I believe
I still believe... in us
صدایی اندوهگین
نزدیک به یک نجوا
افسوس از قلبهای شکسته
در سکوت گریستن
باران بر چهره ات
متانت و دلربایی می آورد
و تو به آهستگی ،
زندگی را از نو آغاز می کنی
من برای تمام نیایش های
سوزناک تو ، پاسخی ندارم
اما اگر قادر بودم
بالهای فرشته را
به تو هدیه می کردم
برای رفتن به جایی که
امید نمایان شده
با قدرت به ماورا دست یافتن
و مثل یک ترانه
با نسیم صبحگاهی
همراه شو
خواهش میکنم
رهایم مکن
خواهش میکنم
رهایم مکن
زیرا ، باور دارم
بلی ، باور دارم
من هنوز ، خودمان را باور دارم
برای مدتی ، مثل یک پرنده
بی ترانه بودم
برای مدتی ، مثل یک دریاچه ی خشک
بی باران بودم
ناگهان
تو در زندگی ام قدم گذاشتی
و مرا مثل یک فرشته گریاند
تو بی همتا هستی
مثل یک لبخند بی پایان
به زندگی من بیا
کمی فکر کن
تو می توانی یک حامی باشی
خواست تو این است مرا به خودت نزدیک تر کنی
تو در من جاری هستی
به همراه تمام احساساتی که مرا به جلو سوق می دهد
محبتت را در من بتابان
تو می توانی یک حامی باشی
برای مدتی مثل یک خانه بی کس بودم
برای مدتی خالی مثل شعر بی واژه
ناگهان
تو در زندگی ام قدم گذاشتی
و مرا مثل یک الماس درخشان کرد
تو بی همتا هستی
مثل یک آرزو بی پایان
Album ..... Yanni Voices
Singer ... Leslie Mills
Year .... 2009
شاید ناشکیبا بوده ام برای پیشی گرفتن بر همه
بدون نگریستن به سرنوشت
برای رهایی از زخمهای التیام نیافته
شاید با بی صبری رها کرده ام همه چیز را
که بودند قسمتی از گذر عمر و تعالی زندگی
شاید به این خاطر تنها کسی بوده ام
که دلباخته ی ماه شدم
این گناه من بسیار ملال آور بود
تپیدن قلبم از هر سو
تپیدن قلب بیقرارم از هر سو
و عاشق شده ام
همانطور که یک زن عشق می ورزد
گویی فرشته زیبا روی خود را در بهشت نظاره می کند
اگر تسلیم شوم همه چیز را از دست می دهم
و اگر شکست بخورم برای ایستادگی در مسیر زندگی
به نقطه ی آغاز باز می گردم
و عاشق شده ام
همانطور که یک زن عشق می ورزد
گویی دل و جان او از این دلدادگی رها نشده
و یک روز دیگر تلاش می کند
برای آنکه در خواب یک رویای شیرین را دیده است
اما افسوس
در شناخت عشق دچار لغزش شده
در شناخت عشق دچار لغزش شده
شاید زمان کافی برای بهتر نگریستن وجود نداشت
در پایان زندگی محکوم به شکست شدم
و آن همه لحظاتی را
که با شور و نشاط زندگی کرده بودم
باد خزان به یغما برده
و سرانجام تنها به وجدان خود ایمان داشتم
برای یافتن تنها شعله جانانه ی عشق
که بی درنگ به خاموشی می گراید
باور بسیار برای دوری از شکست دوباره
برای پنهان نشدن گاه و بیگاه از نگاه دیگران
و برای نیاز به آغوش پر مهر عشق
که مرا قدرتمند می سازد